خدایا چنان کن سرانجام کار ما که تو خشنود باشی و ما رستگار

باز یه سال دیگه


یه ماه آذر دیگه


یه روز بیستم دیگه


یه دعای شکر دیگه

برای اومدنت
برای بودنت



دلم میخواست اینبار متفاوت تر از همیشه بنویسم ازت

دلم میخواست یه حرف تازه بزنم برات

اما چی میتونم بگم غیر از اینکه خیلی دوستت دارم

و هر روز و هر لحظه برای داشتنت خدای مهربونمون رو شکر میکنم

 

چه قدر دلم برای نفسات تنگ شده و چه قدر بی قراره توام...

چقدر دلم تنگ شده برای گرفتن دست های آرومت

و چه لذت بخش بود روزی که دست هام پناهگاه دست هات شده بود...یادته؟


با همه این دلتنگی ها
امروز یه روز خاص و مهمه برای من
روز تولدت...و روز اومدنت

                          عزیزکم  تولدت مبارک


میدونم کاش ها زیاده



        " کاش الان در کنار هم بودیم "


اما به این هم راضیم...به اینکه تو شاد باشی و خوشبخت


و بدون که همیشه شکوفه کنارته...همیشه 


              و بیشتر از هر کسی دوستت داره

      

               


    شكوفهاي صورتي فداي مهربونيات... يه دل كه بيشتر ندارم اونم فداي خوبيات


      تولدت مبارک



+ تاريخ شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ساعت ۱۲:۰ ق.ظ نويسنده گل نرگس تو |