خدا خسته شدم زودتر به آخر داستان برسیم
چی نوشتی آخر داستان من و محمدرضا؟
محمدرضا می ره سراغ یکی دیگه و من از بی محمدرضایی میمرم؟یا نه؟
من و محمدرضا برای همیشه مال هم می شیم و خوشبخت؟
خدایا هر چی هست قسمت زودتر معلوم کن از این داستان تکراری خسته شدم
از این گریه های شبونه خسته ام خدا
صدام رو می شنوی ؟بهم نشون دادی که می شنوی پس تمومش کن دیگه بسه بسه بسه
می سپرمش به تو کرم و معرفتت خدا
خدایا تو دل من می دونی چی می خوام نمی خوای بدی باشه من که نمی تونم حرفی بزنم روی حرف تو خدا ولی اینجا هم نمی خوام باشم تو این شرایط یا ببر پیش خودت یا یک کاری کن برام .