خدایا چنان کن سرانجام کار ما که تو خشنود باشی و ما رستگار


گاهی اینقدر کلافه می شم که دیگه نمی دونم چی کار کنم

تور و بدجوری می خوام

برات خیلی خیلی دلتنگم

برای دیدنت همه اش تو رو تصور می کنم که پیشمی داری نگام می کنی تو بغلت گرفتیم

خدایا به لطف و برکت الهیت این دلتنگی رو از من دور کن و کاری کن محمدرضام رو ببینم در زمان مناسب و نزدیک و به شیوه ای عالی من تنها به تو امبد دارم و از تو می خوامش خدایا منتظر معجزه ات هستم...

+ تاريخ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ساعت ۳:۵۲ ب.ظ نويسنده گل نرگس تو |