خدایا چنان کن سرانجام کار ما که تو خشنود باشی و ما رستگار

الان داری عشق بازی میکنی باهاش یا برات دیگه تکراری شده

نه تکرار تو زندگی تو معنی نداشت همیشه چیزی داشتی برای کشف کردن 

خوشحالی الان دیگه با کسی ازدواج کردی ک خانواده ات گفتن با رسم و رسوماتی که اونا گفتن پیش رفتی الان دیگه خیالشون راحته با غریبه ازدواج نکردی 

پیوند خانوادگی اتون استوار شد با ازدواج تو پایه های زندگی محکم شد 

خستم محمدرضا 

از فکر کردن به تو خستم 

از تکرار روزهای بی تو بودن خستم 

از یاداوری روزای خوبم هم خستم 

تو شادی انگیزه داری واسه ادامه دادن من داغونم 

از اشتباهاتم درس نمیگیرم 

گذشته برام عبرت نمیشه 

ادم نمیشم 

حالا چرا به تو میگم که چی حالا 

چی کار میتونی بکنی هیچی

 

 

+ تاريخ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۶ساعت ۷:۴۵ ب.ظ نويسنده گل نرگس تو |